خانه مد- سه بخش زیبا از مجموعه هنرهای گرانسنگ و ریشه دار ایرانی، همواره توجه برانگیز اهل هنر و ادب بوده است. ترصیع در ادبیات و شعر، مرصع كاری در جواهرسازی و مرصع خوانی در آواز. ترصیع كه از ظرایف و زیبایی های ادب و كلام و كلمه است، به قدری جلوه و جذبه دارد كه حضرت حق نیز در این بخش طبع آزمایی مستقیم داشته است. همانجا كه كلمات را جواهرگونه در قاب جمله نشانده و در اوج این هنر می فرماید: ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی.
مرصع كاری در جواهر نیز، هنری ارزنده، ظریف و در كمال خود بسی خیره كننده است و جای افتخار دارد كه در بین بهترین مرصع كاران جهان، نام هنرمندان ایرانی بسیار به چشم می آید. اما مرصع خوانی، كه پیوند فرخنده مركب خوانی و بداهه خوانی، در تقدسگاه حنجره های پاك و فرهیخته و زخمی و سوخته است، همان حنجره هایی كه غم غربت و رنج دوری انسان را از سرزمین دوست بر روی زمین تبعیدگاه آدم به زیبایی بیان می كند و به جان می نشاند. اغلب صاحبنظران معتقدند آنچه كه هنر خوانندگی صدیف را از پیشینیان و معاصران جدا و ممتاز می سازد، ابداع در این شیوه آوازخوانی است كه وی را به عنوان برجسته ترین خواننده و ناشناخته ترین هنرمند موسیقی آوازی طی سده گذشته مطرح ساخته است، ناشناختگی او به لحاظ رها بودن از بند نان و نام و به تعبیر اقبال: در صدف خویش گهر ساختن...، اوست.
، چه انگیزه هایی عامل مرصع خوانی شماست؟
ابتدا درباره دلایل سكوت و پرهیز از اجرا باید بگویم كه این سكوت رویكردی دوگانه داشت، از منظر درونی این سكوت امكان نقد و بررسی خواسته ها و هدفم از هنر آواز را فراهم آورد تا بدانجا كه در مقاطعی از سه دهه گذشته كه دریافتم اصوات بی دلیل ترین جاری شدگان در فضا هستند! ترجیح دادم به احترام صوت و موسیقی سكوت اختیار كنم. زیرا چنانكه می دانید:
گفت وگوهاست در این راه كه جان بگدازد
هر كسی عربده ای اینكه مبین آنكه مپرس
از منظر بیرونی نیز چندین امر سبب گردید تا هنر آوازم چنانكه شایسته بود در سطحی گسترده شناخته نشود، اما در اینجا نیز ترجیح دادم تا به لطف و عنایت فرهنگ مردان سرزمینم بسنده كنم زیرا به تجربه دریافته ام كه لطف اغیار گاه هست و گاه نیست. اما در مورد انگیزه های اجرای این كنسرت نیز باید بگویم از یك سو اصرار دوستان و جوانان مشتاق موسیقی ایرانی كه سال گذشته نیز در مراسم بداهه نوازی جوان برایشان قطعاتی را به صورت بداهه اجرا كردم و از سوی دیگر ادای دین نسبت به استادانم و پیشكسوتان این هنر كه زندگی ساده و با صفای هر یك از آنان تجلی دنیایی از معنا و موسیقی بود، سبب گردید تا به اجرای این كنسرت بپردازم.
مختصری از مرصع خوانی و چگونگی همكاری نوازندگان در این شیوه بگویید؟
مرصع خوانی عبارت است از تركیب دو شیوه بداهه خوانی و مركب خوانی كه نشان دهنده درك عمیق خواننده از فرهنگ موسیقایی ایران زمین شامل ردیف های مختلف ساز و آواز، چگونگی بكارگیری گوشه ها و استفاده از تحریرها و موتیف های ساز و آواز است. بنابراین نوازندگان نیز باید سالیان متمادی در این راه وقت صرف كرده باشند تا بتوانند از عهده جواب آواز برآیند. در این میان جناب آقای جلیل شهناز به عنوان نمونه مناسب از این دست نوازندگان مطرح است. اما از آنجا كه در كنسرت اخیر امكان این همكاری وجود نداشت، سعی گردید تا از نوازندگان جوان استفاده گردد كه البته این امر سبب شد تا قبل از كنسرت ساعات متمادی به تشریح چارچوب های كلی اجرا پرداخته شود. همچنین در حین اجرا نیز همواره باید سعی كنم ساختارها را بیشتر رعایت كنم و آنچنان كه باید خود را به امواج درخشان و سحرانگیز ملودی ها و گوشه ها نسپارم. در این برنامه آقایان مازندرانی (نوازنده تار) و وحید فتایی (نوازنده تنبك) و سامد حبیبی (نوازنده كمانچه) مرا همراهی خواهند كرد.
استاد! صحبت از بداهه و آهنگسازی و... به میان آمد. اطلاق و اختصاص كلمه آهنگسازی به كارهای اركسترال چند صدایی و اطلاق كلمه ملودی پرداز یا نواساز به كارهای تك صدایی و ایرانی از نظر شما چگونه است؟
اینها همه لفظ و واژه اند و بیانگر تعریف جامع و گسترده ای نیستند و از هر منظر می توانند مفهوم متفاوتی را ارایه دهند. به نظر من تحصیل در زمینه آهنگسازی به شیوه غربی می تواند شرط لازم برای این بخش از موسیقی باشد، اما كافی نیست. زیرا همان طور كه می دانید عامل اصلی موفقیت بزرگانی چون موتزارت و بتهوون در این زمینه نیز علاوه بر دانش تركیب و هارمونی اصوات، ذوق و قریحه ذاتی آنان بوده است. در مورد موسیقی ایرانی نیز دسته بندی های مختلف و نظریه های متفاوتی قابل ارایه است. به طوری كه عده ای قطعات یا تصنیف های موسیقی ایرانی، تك صدایی و برخی دیگر این موسیقی را در طیف گسترده ای از انواع تزئین های چند صدایی می پسندند. اما آنچه مسلم است در این موسیقی نیز خلاقیت و ابداع نهفته در قریحه هنرمند بیشترین سهم را دارد و به تجربه ثابت شده است بهترین آهنگسازان (به ویژه در بخش نوازندگان) كسانی بوده اند كه با سازشان و ردیف های مختلف نیز بیشتر همدم بوده اند. اما در بكارگیری واژه آهنگساز یا غیر آن، هرگاه بكارگیری این واژه جهت تحقیر عملكرد آهنگسازان موسیقی سنتی ایران باشد باید بگویم كه این موضوع به هیچ شكل پسندیده نیست و عرصه موسیقی ایرانی عرصه حضور عشق، محبت و تواضع است و جایی برای سینه ارباب كینه و كینه توزی آنان وجود ندارد زیرا حافظه تاریخی این ملت سرشار از تصنیف های اصیل است كه توسط دلسوختگانی مانند عارف و شیدا ساخته شده اند و هیچ یك از آنان نیز سررشته ای از علم آهنگسازی به زعم غربیان نداشتند.
جناب صدیف! به عنوان آخرین سؤال، شما ردیف و تكیه بر ردیف را در آموزش و اجرا به چه میزان معتبر می دانید؟
برخی صاحبنظران ردیف را ملودی مدل نامیده اند. در این نكته كه ردیف، موتیف های اصلی موسیقی ایرانی و چگونگی كاربرد و شیوه های بكارگیری این موتیف ها را برای آهنگسازی، تكنوازی، خوانندگی و... به همراه دارد، شكی نیست به تعبیری می توان نقش آن را مانند حروف الفبا در ادبیات دانست، الفبایی كه در كنار هر حرف یك كلمه را نیز به عنوان نمونه آورده است. اما در این میان دو گروه از طریق توجه بیش از حد به ردیف (در حد قداست) یا بی توجهی بیش از حد به آن (در حد تحقیر و فراموشی) از شناسایی حقیقت درونی ردیف امتناع می ورزند. بنابراین تنها كسانی موفق خواهند بود كه روح سیال متحول و غنی موسیقی ردیف را دریابند و به فراخور هدفشان از آن بهره گیرند. در چنین حالتی است كه هنرمند آگاه ندا سر می دهد:
در نظربازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم كه نمودم دگر ایشان دانند
در خاتمه استاد، جدای از ساعات بكارگیری موسیقی، آموزش به هنرجویان كه برای شما نوعی ادای دین است و شما را تشویق می كند كه در این راه با سعی كامل كوشش نمایید، چه عوامل دیگری به عنوان انگیزه های مؤثر در كار شما دخیل هستند؟
همان گونه كه می دانید در تمام مراحل زندگی ام هیچگاه سعی نداشته ام، از هنرم استفاده های مادی و نابجا به عمل آورم. معمولا همه دوستان مرا انسان عاطفی و حساس دریافته اند، بر این اساس عواملی نظیر توجه به برخی از بیماری ها به ویژه عزیزان جذامی یا كودكان بی سرپرست، بیماران كلیوی و از این قبیل همواره مرا واداشته كه در مجالس و محافلی این چنین شركت فعال داشته باشم و در این مقوله آقای دكتر داریوش كاووسی دوست گرامی ام نیز بدون هیچ گونه مضایقه و چشمداشتی در این راه فعالیت گسترده ای داشته اند كه شایسته می دانم در اینجا از زحمات بی دریغ ایشان تشكر كنم.
منبع: همشهری